چرا بعضیها نمیتوانند از تلفن همراهشان جدا شوند؟
تاریخ انتشار: ۶ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۷۷۷۷۸
اول گفتم که فقط ایمیل نخواندهام را میخوانم. بعدش گفتم تعداد لایکهای عکسم را میبینم و از حال دوستانم که عکسهای روزمرهشان را به اشتراک میگذارند، باخبر میشوم. بعد در یک شبکهی ارتباطی شمارهام را وارد کردم و از اینکه میتوانستم با دوستهای قدیمیام بار دیگر گپ بزنم، خوشحال بودم؛ اما انگار من هم مثل خیلیهای دیگر توی تله افتادم و به گوشی تلفن همراهم معتاد شدم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در مورد این وابستگی غیرقابلکنترل به گوشی تلفن همراه، تحقیق کردم و فهمیدم خیلیهای دیگر مثل من به «اضطراب تلفن همراه» یا ترس از نخواندن پیامهای دریافتشده دچار شدهاند. حالا که توانستهام از این اضطراب خلاص شوم، میخواهم نتایج مطالعاتم را با شما در میان بگذارم و بگویم که اگر شما هم با چند ساعت دور ماندن از تلفن همراهتان دچار هراس میشوید، از چه راههایی میتوانید بر این اضطراب غلبه کنید.
واقعاً بیمارید؟
اگر «نوموفوبیا» (Nomophobia) یا ترس از جدایی از موبایل داشته باشید، فکر رسیدن یک پیام و نخواندنش میتواند شما را کلافه کند. چند دقیقه جدا شدن از گوشی تلفن همراهتان هم میتواند برایتان اضطرابآور باشد، اگر باتری تلفن همراهتان تمام شود یا به هر دلیلی آنتندهیاش قطع شود، کلافه و سردرگم میشوید و جا گذاشتن موبایل برایتان مثل یک کابوس میماند.
اولین چراغ را روشن کنید
اولین قدمی که برای خلاص شدن از این اضطراب باید بردارید، پذیرش واقعیت است؛ درحالیکه اغلب ما حاضر به پذیرش این واقعیت نیستیم، شما باید بپذیرید که افراطی و زیاد به موبایلتان وصل هستید و به جای آنکه وقت مفیدتان را با اعضای خانواده خود سپری کنید، مشغول گشتوگذار در شبکههای مجازی هستید.
وقتی که بتوانید با فروتنی به اعتیادتان به تلفن همراه اعتراف کنید، میتوانید با برداشتن چند قدم، هر روز این اضطراب را از قبل کمتر کنید.
محدودههای ممنوعه را تعیین کنید
برای شمایی که به استفاده از تلفن هوشمند معتادید، اینکه بخواهید در تمام ساعات روز از گوشی هوشمندتان فاصله بگیرید و تنها وقتی زنگ میخورد، سراغش بروید، نه آسان است و نه ممکن. ما هم نمیخواهیم با توصیههای رؤیایی و غیرعملی شما را وادار به این کار بکنیم. دومین قدمی که از نظر ما برداشتنش لازم است، تعیین چند موقعیت ممنوعه است. شما باید به خودتان قول دهید که در زمانهای خاصی که تعیین کردهاید، تحت هیچ شرایطی دست به گوشی نشوید.
برای مثال، به خودتان بگویید وقتی با دخترم به پارک میروم، وقتی مهمان به خانهام میآید، وقتی سر میز غذا مینشینم، هرگز دست به گوشیام نمیزنم. بعدازاینکه توانستید خودتان را در این چند موقعیت کنترل کنید، آرامآرام ممنوعیت گوشیبازی را به لحظات دیگر بکشانید و درنهایت سعی کنید زمان مشخصی را برای سر زدن به شبکههای اجتماعی و گفتوگوی اینترنتی با دوستانتان تعیین کنید.
مچ خودتان را بگیرید
مطمئن باشید که با وجود میل شدیدی که به ترک این اعتیاد دارید، بعضی وقتها باز هم قانونشکنی میکنید و با بهانه آوردن دوباره سراغ گوشیتان میروید.
بهانههایی مثل فرستادن یک پیغام فوری به یک دوست، یا گفتگو کردن با دوستی که دلش گرفته و به شما احتیاج دارد، میتواند شما را دوباره به سمت گوشیتان بکشاند.
در این شرایط به جای همدست شدن با خودِ بهانهجویتان، باید با هوشیاری مچ خودتان را بگیرید و در برابر میل شدیدی که به شکستن قانونها دارید، مقاومت کنید.
یک روز بدون موبایل بازی
حتی اگر بتوانید زمانهایی را که گوشی در دستتان است، حسابی کم کنید، باز هم تا رسیدن به هدف و ترک کامل اعتیاد، فاصله زیادی دارید. برای کم کردن این فاصله، از روزهی تکنولوژیک کمک بگیرید. شما باید یک روز در هفته را بهعنوان «روز بدون موبایل» نامگذاری کنید و در آن روز نه منتظر تلفنی باشید، نه عکسی را به اشتراک بگذارید و نه سراغ شبکههای اجتماعی و کانالهایی که در آنها عضو شدهاید، بروید.
پیشنهاد میکنیم روز آخر هفته را که همهی اعضای خانواده در کنار هم هستند، برای گرفتن روزهی تکنولوژیک انتخاب کنید.
قانونمند باشید
تا زمانی که شما دائماً گوشی به دست هستید، نمیتوانید از فرزندتان انتظار داشته باشید که به تکنولوژی معتاد نشود. برای اینکه اعضای خانوادهتان به جای آسیب دیدن از وسیلهی ارتباطی مثل تلفن همراه، از مزایایش استفاده کنند، قانونهای جمعی را برای موبایلبازی تعیین کنید. این قانونها میتواند شامل ساعات مجاز گوشیبازی باشد.
بد نیست که در یک ساعت مشخص همهی شما سراغ گوشیتان بروید و از پیامهای ناخوانده خلاص شوید و در باقی زمانهای روز، بدون سر فروبردن به صفحهی نمایش تلفن همراه، در کنار هم تلویزیون ببینید و با هم بازی و گفتگو کنید. یکی دیگر از این قانونها، میتواند ممنوعیت استفاده از تلفن همراه در ساعات ابتدایی ورود به خانه باشد. وقتی بعد از ساعات دور از هم بودن، شما و همسرتان دوباره همدیگر را میبینید، نباید با سراغ گوشی رفتن، فاصلهی بیشتری میان خودتان و او بیندازید.
تلفن همراهتان را شلوغ نکنید
کسانی که روی گوشی تلفن همراهشان برنامههای متعددی را نصب میکنند و در همه شبکههای اجتماعی مجازی عضو میشوند، با احتمال بیشتری، ساعات مفید روزشان را با گوشی تلفن همراهشان میگذرانند.
شما هم حافظهی تلفن همراه خود را با اپلیکیشنهای متعدد پرکردهاید و آنقدر در گروههای ارتباطی عضو شدهاید که هر وقت سراغ تلفن همراهتان میروید، صدها پیام ناخوانده دارید؟
در چنین شرایطی ترک اعتیاد تکنولوژیک بسیار دشوار است.
اگر هنوز موفق به ترک اعتیاد به تلفن همراه نشدهاید، کمی گوشی تلفنتان را پاکسازی کنید و دوباره راههایی را که پیشازاین گفتهایم، امتحان کنید.
منبع: همشهری آنلاین
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: تلفن همراه فضای مجازی بیماری گوشی تلفن همراه تلفن همراهتان ی تلفن همراه قانون ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۷۷۷۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قتل زن مورد علاقه جلوی چشمان مردم در شمال تهران
به گزارش تابناک، 26 فروردین امسال، صدای درگیری و فریادهای زن و مردی جوان در یکی از خیابانهای شمال تهران توجه رهگذران را به خود جلب کرد. رهگذران که شاهد درگیری بودند، ناگهان با صحنه تلخ و عجیبی مواجه شدند.
مرد جوان گوشی تلفن همراهی در دست داشت و زن جوان با اصرار از او میخواست گوشیاش را پس بدهد اما در یک لحظه مرد عصبانی دست به جیب شد و با بیرون آوردن یک چاقو ضربات متعددی به زن جوان زد و پا به فرار گذاشت.شاهدان بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفتند و زن جوان به بیمارستان منتقل شد اما 19 ضربه چاقو او را به کام مرگ کشاند. گزارش قتل زن جوان به بازپرس سالار صنعتگر اعلام شد و تیم جنایی تحقیقات خود را برای شناسایی و دستگیری عامل جنایت آغاز کردند.
هویتی برای قاتل
با حضور کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل، مشخص شد محل سکونت زن جوان چند خیابان پایینتر از محل قتل بوده است. یکی از شاهدان در تحقیقات گفت: زن جوان اصرار داشت که گوشی تلفن همراهش را از قاتل بگیرد اما او ممانعت میکرد و میخواست محتویات داخل گوشی را ببیند. به همین دلیل مقتول به دنبال مرد جوان میدوید و فریاد میکشید.
خیلی زود محل زندگی مقتول و خانوادهاش شناسایی شد و در تحقیقات از آنها مشخص شد مقتول مدتی قبل از همسرش جدا شده و با فرزندش زندگی میکرده است. مدتی قبل او با مردی به نام پژمان آشنا شد.
اما بعد از چند ماه زن جوان تصمیم به جدایی گرفت اما مرد جوان موافق جدایی نبود. با این اطلاعات احتمال ارتکاب قتل از سوی پژمان قوت گرفت و کارآگاهان با دریافت عکس وی و نشان دادن به شاهدان ماجرا مطمئن شدند که قتل از سوی او رخ داده است.
همچنین کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت در بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل درگیری تصاویر ضارب را بدست آوردند که با تطبیق عکسی که از پژمان در دست داشتند، تأیید میکرد که او قاتل فراری است.
دستگیری در شمال
با شناسایی هویت قاتل، تیم تحقیق راهی محل زندگی او شدند، اما مرد جوان آنجا را ترک و فرار کرده بود. تحقیقات برای شناسایی متهم ادامه داشت تا اینکه رد او در یکی از شهرهای شمالی کشور بدست آمد. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت، پس از هماهنگیهای قضایی، راهی محل مخفیگاه متهم شده و او را بازداشت کردند.
متهم پس از انتقال به پایتخت، به قتل ناخواسته زن جوان اعتراف کرد. پژمان، برای تکمیل تحقیقات به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی پایتخت به اداره آگاهی منتقل شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
نمیدانستم مرتکب قتل شدهام
مرد جوان که به اتهام قتل بازداشت شده، مدعی است پس از ضربه زدن به زن جوان و هنگام فرار از اینکه زن مورد علاقهاش به قتل رسیده بود، اطلاع نداشته و بعد از دستگیری متوجه شده است.
با مقتول چطور آشنا شدی؟
5 ماه قبل در یکی از خیابانهای شمال تهران با او آشنا شدم. رابطهمان اوایل در حد تلفن و پیامک بود، اما کم کم قرار ملاقاتها شروع شد و مدام همدیگر را میدیدیم. به خودم که آمدم متوجه شدم او را خیلی دوست دارم و او همان زنی است که سالها دنبالش بودم.
با این همه علاقه چرا او را به قتل رساندی؟
قصدم کشتن نبود. اصلاً نمیدانستم که او را کشتهام. وقتی او را زدم و فرار کردم نگران حالش بودم اما جرأت نمیکردم تماس بگیرم.
میدانستم پلیس در تعقیبم است و میترسیدم که لو بروم از طرفی هراس این را داشتم که بشنوم او کشته شده است.
چرا تلفنش را گرفته بودی؟
شک کرده بودم. رابطه ما خیلی خوب بود اما از یک هفته قبل از قتل همه چیز تغییر کرد. رفتارش سرد شده بود و تلفنهایم را پاسخ نمیداد. از هر 10 پیام یک پیام را جواب میداد. پیگیر رفتارش شدم و او گفت که دیگر نمیخواهد با من ادامه دهد و خواست که با او تماس نگیرم.
چرا؟
خودم هم نمیدانم، رابطهمان خوب بود و حتی قرار بود با هم ازدواج کنیم. اما یک دفعه تغییر کرد، احساس میکردم شخص دیگری وارد زندگیاش شده است و باید به این موضوع پی میبردم.
روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟
به مقابل خانهاش رفتم و از او خواستم گوشی تلفن همراهش را بدهد تا آن را بررسی کنم. تصور میکردم اگر پای شخص سومی در این میان باشد، بیشک پیامها یا تماسهایش را در گوشی میبینم. اما او نمیخواست تلفنش را ببینم و زمانی که گوشی او را به زور گرفتم، تا چند خیابان آن طرفتر دنبالم آمد.
چرا چاقو داشتی؟
چاقو را بردم تا او را بترسانم و بتوانم گوشی تلفن همراهش را بگیرم و با بدست آمدن رمز گوشی، وارد آن شوم و بفهمم که آیا به من خیانت کرده است یا خیر.
چند ضربه به او زدی؟
نمی دانم، خیلی عصبانی بودم. پلیس میگوید که 19 ضربه زدهام. آن زمان چون حالم را نمیفهمیدم، به یاد ندارم چند ضربه زدهام.
منبع: حادثه 24